1 از عشق تو بهره نیست جز سرزنشم بی آنکه به جای هیچ کس بد کنشم
2 هر چیز که ناخوش است، این زندگیام چون از پی توست، من بدان خوش منشم
1 تا روی زمین و آسمان خواهد بود حیوان و نبات، هر دوان خواهد بود
2 تا چرخ و سراسر اختران سیر کنند نقد تو خلاصهٔ جهان خواهد بود
1 ای عمر عزیز داده بر باد از جهل وز بیخبری کار اجل داشته سهل
2 اسباب دو صد ساله سگالیده به پیش نا یافته از زمانه یک ساعت مهل
1 در راه طلب اگر تو نیکو باشی فرماندهٔ این سرای نه توی باشی
2 اول قدم آن است که او را طلبی واخر قدم آن است که خود او باشی