-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نیست شب وصل تو مه را رواج روز نباشد به چراغ احتیاج
2 خاک در و سنگ جفای توام داد فراغ از هوس تخت و تاج
3 زین تن لاغر چه بری نقد جان از ده ویران چه ستانی خراج
4 درد مبیناد طبیبی که گفت داغ جدایی نپذیرد علاج
5 رنجه شدی ز آه و فغانم که دید سخت دلی همچو تو نازک مزاج
6 چند کنی بر سر یک بوسه بحث خوش ننماید ز کریمان لجاج
7 عکس لبت از دل جامی نمود چون می رنگین ز درون زجاج