1 این که بینی در مقابل، نیست آن قوس قزح بهر ما دست طبیعت طاق نصرت بسته است
2 گر رعیت بسته بود آن طاق را لطفی نداشت خُرّمم کان طاق را دست طبیعت بسته است
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 این عامیان که در نظر ما مصورند هر روز دام کینه به ما بر بگسترند
2 ما پاسدار دین و کتاب پیمبریم وبنان عدوی دین و کتاب پیمبرند
1 بگذشت اردیبهشت و آمد خرداد خیز که باید قدح گرفت و قدح داد
2 اول خرداد ماه و وقت گل سرخ وقت گل سرخ و اول مه خرداد
1 کشور ایران ز عدل شاه مظفر رونقی از نوگرفت و زینتی از سر
2 عدل ملک ملک را فزود و بیاراست روزافزون باد عدل شاه مظفر
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به