- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن نه رویست که یک باغ گل و نسرینست وان نه خالست که یک چرخ مه و پروینست
2 شادیی راکه غمی هست ز پی شادی نیست شادمان حالی ازینم که دلم غمگینست
3 مگس آنجا که لب تست گریزد ز شکر تلخش آید شکر از بس که لبت شیرینست
4 عاشقان خستهٔ مژگان دو چشم سیهند زخم آن قوم نه از تیغ و نه از زوبینست
5 چون خرامی تو خلایق همه گویند بهم آن بهشتی که خدا وعده نمودست اینست
6 بت من چین به جبین دارد و حیرانم ازین که بود چین به صنم یا که صنم در چینست
7 حور گویند نزاید بچه باور نکنم کیست آن مه نه اگر بچهٔ حورالعینست
8 ای که گویی که ترا دینی و آیینی نیست عاشقی دین من و مهر بتان آیینست
9 گفتم اول چو کبوتر کنمش زود شکار دیدم آخرکه کبوتر منم او شاهینست
10 ای که گفتی که چرا دین به نکویان دادی اولین تحفهٔ عشاق به خوبان دینست