حقّا که به حسن تو ملک از ابن حسام خوسفی غزل 19

ابن حسام خوسفی

آثار ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی

حقّا که به حسن تو ملک نیست

1 حقّا که به حسن تو ملک نیست گفتم به یقین و هیچ شک نیست

2 شوری ز لب تو در جهان است کامروز لبی بدان نمک نیست

3 در خون و رگ من است مهرت بی مهر تو هیچ خون و رگ نیست

4 چشمان تو قلب دل شکستند رو غمزه که حاجت کمک نیست

5 بی خط و سجل تو را غلامم حاجت به قباله و به صکّ نیست

6 در گردن من که گردن من او را ز غلامی تو فک نیست

7 چون ابن حسام مبتلایی در زیر کبودی فلک نیست

عکس نوشته
کامنت
comment