صورت پذیر نیست ز ما کار از سلیم تهرانی غزل 940

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی

1 صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی باشیم چند صورت دیوار زندگی؟

2 آب آرمیده می رود، اما به رفتن است غافل مشو ز جلوه ی هموار زندگی

3 بی یاد مرگ، قطره ی آبی نمی خورد هرکس بود چو خضر، گرفتار زندگی

4 در مرگ، بیم تفرقه ی روزگار نیست کوتاه دیده حادثه دیوار زندگی

5 منصور بعد مرگ به بانگ بلند گفت کاین دار نیست سخت تر از دار زندگی

6 آزرده ای ز گردش ایام، می بنوش باشد شراب، شربت بیمار زندگی

7 خوش دام خنده ای ست برای مجردان کوتاه کن علاقه ی دستار زندگی

8 ما را به وصل دوست رسانند عاقبت از ما هزار عشق به دیدار زندگی

9 بگذشت روزگار جوانی، هزار حیف کز دست رفت مایه ی بازار زندگی

10 تا چند نامه سوی وطن می توان نوشت آخر بس است این همه اظهار زندگی

11 پیر خرد مرا به خموشی اشاره کرد یعنی ببند رخنه ی دیوار زندگی

12 دیوانگی ست زینت اوقات ما سلیم داغ جنون بود گل دستار زندگی

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر