ز دوری تو مرا خوشدلی میسر از سلیم تهرانی غزل 244

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

ز دوری تو مرا خوشدلی میسر نیست

1 ز دوری تو مرا خوشدلی میسر نیست به غیر خون جگر بی توام به ساغر نیست

2 دلم به سوی تو پرواز می کند از شوق که گفته است که مرغ کباب را پر نیست؟

3 فغان که از پی مکتوب خود به دام امید هزار مرغ گرفتم، یکی کبوتر نیست!

4 چو دید حال مرا، گفت پیر کنعانی که داغ دوری فرزند چون برادر نیست

5 چه می، که آب حرام است بی برادر خویش برین حدیث گواهی چو شیر مادر نیست

6 درین محیط، تفاوت به چشم معنی بین ز دست و پا زدن بسته و شناور نیست

7 بلند و پست جهان هرچه هست در کار است ز حکمت است که انگشت ها برابر نیست

8 ز کینه نیست به هنگام گریه آه مرا که گرد قافله است این، غبار لشکر نیست

9 ز جور دوست شکایت سلیم نتوان کرد چه شد که خون مرا ریخت، آب کوثر نیست

عکس نوشته
کامنت
comment