شب نیست کز فراق تو صد از جهان ملک خاتون غزل 321

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شب نیست کز فراق تو صد جامه پاره نیست

1 شب نیست کز فراق تو صد جامه پاره نیست تدبیر ما به عشق تو جز صبر چاره نیست

2 ماییم بلبل و تو گلی در میان باغ ما را به روی خوب تو غیر از نظاره نیست

3 چندان گریستم ز غم عشق آن صنم کز آب دیده بر سر کویش گذاره نیست

4 عمریست تا که غرقه ی دریای حیرتم گویی که بحر عشق تو را خود کناره نیست

5 بر حال زار این دل سرگشته کی رسی عشاق حسن روی ترا خود شماره نیست

6 بردی دلم ز دست و نخوردی غمم چرا بیرحم تر از آن دل تو سنگ خاره نیست

7 گفتم قدت به سرو چمن نسبتی کنم زین راست تر سخن بودم لیک یاره نیست

عکس نوشته
کامنت
comment