جامی

جامی

جامی
جامی

شب نیست که از شوق رخت زار نمیرم از جامی غزل 377

غزل 377 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

شب نیست که از شوق رخت زار نمیرم

1 شب نیست که از شوق رخت زار نمیرم صد ره نشوم زنده و صد بار نمیرم

2 هر دم نتوان روی تو دید اینقدرم بس کز محنت محرومی دیدار نمیرم

3 در غمکده بی کسی ام خفته به خواری این سو قدمی نه که چنین خوار نمیرم

4 بخشم به سگت عمر که از شرط وفا نیست گر در ره یاران وفادار نمیرم

5 بگشای به رویم در راحت به نگاهی تا رنجه ز غم روی به دیوار نمیرم

6 نزدیک به خویشم بکش از غمزه که باری دور از تو به کام دل اغیار نمیرم

7 جامی نه ز بیکاری عشق است غم من زانست غم من که درین کار نمیرم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شب نیست که از شوق رخت زار نمیرم

شاعر شعر شب نیست که از شوق رخت زار نمیرم چه کسی است ؟

شاعر شعر شب نیست که از شوق رخت زار نمیرم جامی می باشد.

شعر شب نیست که از شوق رخت زار نمیرم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر شب نیست که از شوق رخت زار نمیرم چیست ؟

قالب شعر شب نیست که از شوق رخت زار نمیرم غزل است

مضمون اصلی شعر شب نیست که از شوق رخت زار نمیرم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی