- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تنها نه دلم باده ی نابش همه خون است مغز قلم و مغز کتابش همه خون است
2 دل ها شکند وز دل من یاد نیارد چون بشکند این خم که شرابش همه خون است
3 از سوز دل ما مشکن توبه که این نیست آن می که چنین کرده خرابش همه خون است
4 عرفی نکنی ترک دل ریش چکیدن کاین میوه ی طوبی است که آبش همه خون است