1 نیستی نیست عین هستی است بس بلندیها نهان در پستی است
2 جیش عقل و خیل خود بینی شکست وقت عیش و بیخودی و مستی است
3 عقده های زلف بگسستی زهم یا که این عهدی که با مابستی است
4 در ره او پی سپر بی پایی است دامن او در کف بی دستی است
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 جز بجان کس نشناسد صفت جانان را هم بجانان بنگر تا بشناسی جان را
2 نیست هستی بجز از هستی و هستی همه اوست خواجه بیهوده بخود می نهد این بهتان را
1 نام تو کلید بستگیها یاد تو دوای خستگیها
2 دل میشکند شکنج زلفت ای مرهم دلشکستگیها
1 زنده بی عشق کسی در همه ی عالم نیست وانکه بی عشق بماند نفسی آدم نیست
2 تا چه باشد بسر پیر خرابات که من بیکی جرعه می اندیشه ام از عالم نیست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **