-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در همه کون و مکان نیست جز اینم هوسی که مگر بی هوسی زیست توانم نفسی
2 شعله ها سر زده ام از دل و جان طور صفت موسیی نیست دریغا که بجوید قبسی
3 بسته این گمشدگان دیده و گوش ارنه براه کاروانیست نمودار و نواخوان جرسی
4 راز رندان خرابات مپرسید ز ما بکسی راز مگویید که گوید بکسی
5 ما نگفتیم حدیثی که توان گفت و شنید لیک در خلق ز ما گفت و شنید است بسی
6 چشمه ها نغز و چمن سبز و من آن مرغ که داشت چشم و دل بر اثر دانه و آب قفسی
7 من در این دام و تمنای رهایی هیهات تا ابد صید تو جز قید ندارد هوسی
8 رشته مگذار ز کف لیک خدا را بگذار که بمرغان هم آواز بر آرم نفسی
9 گر پناهی دهدم دوست عجب نیست نشاط ناگزیر است می از دردی و گلشن ز خسی