- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از تنگی دل نیست به لب ره نفسم را یا رب کند آگاه که فریادرسم را
2 در وصلم و از هجر بود ناله زارم آویخته صیاد به گلبن قفسم را
3 نالم ز پی ناقهاش اکنون که ندیده است خاموش نشیننده محمل جرسم را
4 درمانده خاشاک تنم کو مدد اشک شاید که به سیلاب دهد مشت خسم را
5 از من حذر ای آینهرو چند که چون صبح از پاکی دل نیست غباری نفسم را
6 آن یکهسوارم که به میدان محبت عشق از ازل آورده به جولان فرسم را
7 مشتاق من و ناله که جز ناله کسی نیست کز بیکسی من کند آگاه کسم را