جامی

جامی

جامی
جامی

نیست جز رشته جان آن لب باریک و دهان از جامی غزل 380

غزل 380 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

نیست جز رشته جان آن لب باریک و دهان

1 نیست جز رشته جان آن لب باریک و دهان به شکر خنده گشاید گره از رشته جان

2 دل همی جست نشانی زمیان تو ولی جز کمر زان طلبش هیچ نیامد به میان

3 بهره از میم که ماند به دهانت لب راست سر برآورده به لب لیسی ازانست زبان

4 چون زنی غمزه در ابرو مفکن چین که دریغ تیر چون رفت دگر باز نیاید به کمان

5 ز استخوانهای سفید است سرکوی توپر پیش تیر تو ز عشاق همین ماند نشان

6 نیست از کوی توام دور سر مهر و سپهر بی سفال سگ تو سیرم ازین کاسه و خوان

7 پرتو لعل لبت از دل جامی پیداست باده در شیشه صافی نتوان داشت نهان

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نیست جز رشته جان آن لب باریک و دهان

شاعر شعر نیست جز رشته جان آن لب باریک و دهان چه کسی است ؟

شاعر شعر نیست جز رشته جان آن لب باریک و دهان جامی می باشد.

شعر نیست جز رشته جان آن لب باریک و دهان در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر نیست جز رشته جان آن لب باریک و دهان چیست ؟

قالب شعر نیست جز رشته جان آن لب باریک و دهان غزل است

مضمون اصلی شعر نیست جز رشته جان آن لب باریک و دهان چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی