نیست باکی زآتش سودا دل از جویای تبریزی غزل 34

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

نیست باکی زآتش سودا دل شوریده را

1 نیست باکی زآتش سودا دل شوریده را کی هراس از برق باشد کشت آفت دیده را

2 تهمت آلود علایق چون شود عزلت گزین؟ گرد ره کی می نشیند دامن برچیده را؟

3 حلقه های دود آهم می شود قلاب دل در نظر آرم چو آن مژگان برگردیده را

4 کی شوم روشن سواد زلف او از دیدنی کس به یک خواندن نفهمد معنی پیچیده را

5 چشم خواب آلود او را سرمه بیهوشی فزود خامشی افسانه باشد فتنهٔ خوابیده را

عکس نوشته
کامنت
comment