- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 میانش نیست از جوش نزاکت در نظر پیدا بود چون معنی از مصرع زقد او کمر پیدا
2 ندارم آگهی از حال دل لیک اینقدر دانم که گاهی می شود در دود آهم چون شرر پیدا
3 نهان از خلق بر دوش سبک روحی بود سیرم نباشد همچو رنگم در پریدن بال و پر پیدا
4 چو شمعی کز شکاف پردهٔ فانوش بنماید بود از رخنه های سینه ام داغ جگر پیدا
5 مجو در رفتن از خود نقش پا آزاد مردان را نباشد از سبک سیران این وادی اثر پیدا
6 به پاس عزت خود سعی کن تا معتبر کردی به قدر آبرو جویا کند قیمت گهر پیدا