بادی که نیست از سر کوی تو از کمال خجندی غزل 326

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

بادی که نیست از سر کوی تو نیست باد

1 بادی که نیست از سر کوی تو نیست باد دور هست و نیست همره بوی نو نیست باد

2 تا هست در با اثر حسینی و نیست باد آشفته سلاسل موی تو نیست باد

3 هر کس کهیافت بوی تو آنگه ز شوق آن چون باد نیست در تک و پوی تو نیست باد

4 گو شو خراب خانه چشمم ز سیل اشک چشمی که هست بر لب جوی تو نیست باد

5 رفتم به باغ بی تو و گفتم به باغبان هر گل که هست بر لب جوی تو نیست باد

6 تو دیر ز میکده ای رند درد نوش زاهد که سنگ زد به سبوی تو نیست باد

7 گر گوییم کمال ز من حاجتی بخواه گویم رقیب از سر کوی تو نیست باد

عکس نوشته
کامنت
comment