همام تبریزی

همام تبریزی

همام تبریزی
همام تبریزی

این نه دردیست که بی دوست از همام تبریزی غزل 116

غزل 116 ام از 382 غزلیات

این نه دردیست که بی دوست بود درمانش

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9

1 این نه دردیست که بی دوست بود درمانش خُنُک آن جان که نصیبی بود از جانانش

2 عقل گوید به نصیحت که مده جان به لبش عشق فریاد برآرد که مکن فرمانش

3 ای منجم نظر از ماه و ثریا بستان چون بخندد مه خوبان بنگر دندانش

4 غنچه بر خنده خود خنده زند وقت سحر گر ببیند نمک آن دو لب خندانش

5 هر رهی را که در او پای نهی پایانی‌ست جز ره دوست که پیدا نبود پایانش

6 همه دانند که هر طایفه ورزد کیشی کیش من آن که شود جان و دلم قربانش

7 خاک پایش چو منی را نرسد می‌کوشم که رسد چشم مرا گرد سم یکرانش

8 هستی خویش نهادم همه در وجه رخش گفت کآسان نفروشم ندهم ارزانش

9 شد خیال سر زلفت سبب کفر همام روی بنمای که تا تازه شود ایمانش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر این نه دردیست که بی دوست بود درمانش

شاعر شعر این نه دردیست که بی دوست بود درمانش چه کسی است ؟

شاعر شعر این نه دردیست که بی دوست بود درمانش همام تبریزی می باشد.

شعر این نه دردیست که بی دوست بود درمانش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر این نه دردیست که بی دوست بود درمانش چیست ؟

قالب شعر این نه دردیست که بی دوست بود درمانش غزل است

مضمون اصلی شعر این نه دردیست که بی دوست بود درمانش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
همام تبریزی

این نه دردیست که بی دوست از همام تبریزی غزل 116

غزل 116 ام از 382 غزلیات
بنر