- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بازیچه نیست آخر آیین عشقبازی با دوست درنگیرد تا روح در نبازی
2 چون شاهد حقیقی محجوب شد ز غیرت در بتپرستیم دان با نسبت مجازی
3 تا آفتاب تابان از شرق برنیاید پروانه مینماید با شمع عشقبازی
4 گلهای نوبهاری چون در شکفتن آید ای نخلبند آن به کز موم گل نسازی
5 در وصف روی یارم حرفی نمیشمارم چندین هزار طومار از پارسی و تازی
6 ای پرتو جمالت از خاک کرده پیدا رویی بدین لطیفی زلفی بدین درازی
7 آب و هوا چه باشد لطف تو مینماید از لاله تازهرویی وز سرو سرفرازی
8 گر کشتگان عشقت صد جان بیافتندی یک جان فدا نکردی در روز حرب غازی
9 در حضرتت چه سنجد جان همام کانجا محمود میدهد جان در صحبت ایازی