-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خواجه ئی نیست که چون بنده پرستارش نیست بنده ئی نیست که چون خواجه خریدارش نیست
2 گرچه از طور و کلیم است بیان واعظ تاب آن جلوه به آئینه گفتارش نیست
3 پیر ما مصلحتاً رو به مجاز آورد است ورنه با زهره وشان هیچ سروکارش نیست
4 دل به او بند و ازین خرقه فروشان بگریز نشوی صید غزالی که ز تاتارش نیست
5 نغمهٔ عافیت از بربط من می طلبی از کجا بر کشم آن نغمه که در تارش نیست
6 دل ما قشقه زد و برهمنی کرد ولی آنچنان کرد که شایسته زنارش نیست
7 عشق در صحبت میخانه به گفتار آید زانکه در دیر و حرم محرم اسرارش نیست