حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

مرا دلی ست که هر از حکیم نزاری قهستانی غزل 402

غزل 402 ام از 1607 غزلیات

مرا دلی ست که هر لحظه در بلا افتد

1 مرا دلی ست که هر لحظه در بلا افتد به دستِ خیره کُشی چون تو مبتلا افتد

2 مرا خیال بر آن داشته ست و ممکن نیست که گوهری چو تو در دستِ هر گدا افتد

3 به یادگار دلی داشتم فرستادم مده ز دست که چون زلف زیرِ پا افتد

4 به جای دیدۀ مایی هنوز نا دیده چه گونه باشد اگر دیده بر شما افتد

5 کمالِ عشق بود بی توسّطِ نظری که خاطری به دگر خاطر آشنا افتد

6 به جهد در نفکندیم صیدِ صحبتِ تو امیدوار توقّف کنیم تا افتد

7 بود که واسطه ای گردد این غزل وقتی بدین بهانه مگر خاطرت به ما افتد

8 بدین دیار در انداختیم شرحِ غمت هنوز باش که این قصّه تا کجا افتد

9 به نامه ای مکن از لطفِ خویش محرومم که محرمی چو نزاری به عمرها افتد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مرا دلی ست که هر لحظه در بلا افتد

شاعر شعر مرا دلی ست که هر لحظه در بلا افتد چه کسی است ؟

شاعر شعر مرا دلی ست که هر لحظه در بلا افتد حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر مرا دلی ست که هر لحظه در بلا افتد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر مرا دلی ست که هر لحظه در بلا افتد چیست ؟

قالب شعر مرا دلی ست که هر لحظه در بلا افتد غزل است

مضمون اصلی شعر مرا دلی ست که هر لحظه در بلا افتد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر