- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از وقت صبح هست دلم را صفای صبح جانم منور است به نور لقای صبح
2 از باد صبح گشت معطر دماغ من دارد دلم همیشه هوای هوای صبح
3 یابد یقین ز ظلمت بیگانگی خلاص هر جان آشنا که شود آشنای صبح
4 از تیغ صبح لشکر شب منهزم شود تا شاه اختران بود اندر قفای صبح
5 ای شب جمال صبح سزای تو میدهد جز روی یار من ندهد کس سزای صبح
6 این منزل اقامت جای قرار نیست چون وصل دوست از آن شد لقای صبح