جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

منم که نقش توأم هرگز از جهان ملک خاتون غزل 371

غزل 371 ام از 1809 غزلیات

منم که نقش توأم هرگز از خیال نرفت

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6

1 منم که نقش توأم هرگز از خیال نرفت دو چشم بختم از آن چهره و جمال نرفت

2 ز جان ملول شدم در فراق یار و هنوز نگار مهوش من از سر ملال نرفت

3 به جان رسید مرا دل ز دست هجرانش به کوی دوست مرا جاده ی وصال نرفت

4 میان مجمع رندان و عاشقان رخش بجز حکایت آن خط و زلف و خال نرفت

5 به پیش لعل تو کانست مایه ای ز حیات حدیث باده و سرچشمه ی زلال نرفت

6 هر آنکه موی میانت بدید و قدّ چو سرو نبود آنکه شب و روز در خیال نرفت

شعر قالب : غزل سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر منم که نقش توأم هرگز از خیال نرفت

شاعر شعر منم که نقش توأم هرگز از خیال نرفت چه کسی است ؟

شاعر شعر منم که نقش توأم هرگز از خیال نرفت جهان ملک خاتون می باشد.

شعر منم که نقش توأم هرگز از خیال نرفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر منم که نقش توأم هرگز از خیال نرفت چیست ؟

قالب شعر منم که نقش توأم هرگز از خیال نرفت غزل است

سبک شعر منم که نقش توأم هرگز از خیال نرفت چیست ؟

سبک شعر منم که نقش توأم هرگز از خیال نرفت سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر منم که نقش توأم هرگز از خیال نرفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
جهان ملک خاتون

منم که نقش توأم هرگز از جهان ملک خاتون غزل 371

غزل 371 ام از 1809 غزلیات
بنر