- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از هیچ کسی ساخته غیر از تو دهانی جز تو بخیالی که کند تنک میانی
2 گر ماه بود قوه گفتار ندارد ور غنچه بود پیش تواش نیست دهانی
3 گفتند حکیمان سخن از مسئله جزء از نقطه موهوم لبت کرد بیانی
4 ای زلف تو بر گردن خورشید کمندی ای ابروی پیوسته تو بر ماه کمانی
5 در انجمن حسن توئی شمع فروزان وندر چمن ناز تو خود سرو چمانی
6 دل بود طپان در برم از چشمک خونریز نیک آمدی ای خط که مرا حرز امانی
7 بر کشته اغیار چو باران بهاری بر خرمن احباب همه برق یمانی
8 زلفین خمیده بخطت دید وهمی گفت نظاره گیت پیر شد اما تو جوانی
9 تو خود همه آنی که تو دانی بنکوئی من خود چه بگویم که چنینی و چنانی
10 از لطف ببخشا تو بر آشفته مسکین چون صاحب عصری تو و سلطان زمانی