-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق است نه هر چنان که خواهی دردست و نیازِ صبحگاهی
2 از خود به درآی تا نباشی موقوفِ اوامر و نواهی
3 گر زآن که گدای کوی اویی بر ملک وجود پادشاهی
4 تو هیچ نهای به خود اگر خود از ماه تُراست تا به ماهی
5 نوریت بباید ای خردمند کز ظلمتِ خود دراو پناهی
6 بیواسطه ی هدایتِ خضر ره نیست به چشمه در سیاهی
7 دور از قدمِ محقّقانی تا ملتفتِ سر و کلاهی
8 این نکته بدان که تا چو اقطاب واصل نشنوی طفیلِ راهی
9 بر محضرِ نیستان نزاری بنویس به خطِ خود گواهی
10 با هستیِ خویشتن نگردی موصوف به هستیِ الاهی