- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ره عشق است و نبود خاطر خرسند باب اینجا به یک لبخند از خود می رود دل چون حباب اینجا
2 زداید غم به هیچ از سینه فیض دشت پیمایی گره از دل گشاید ناخن موج سراب اینجا
3 ز فیض درد عشقش بیشتر دل بهره بردارد شکستن را نشاید غیر فرد انتخاب اینجا
4 سحر موجی است کز دریای عشق افتاده بر ساحل گهر را مهرهٔ گل بشمرد هر قطره آب اینجا
5 ز خون دل به بزم ما شمیم یار می آید گلاب ناب می گیرند از اشک کباب اینجا
6 چو بردارد نقاب از چهرهٔ خود عقل می بازد فلاطون گشته جویا ملزم از روی کتاب اینجا