در سر هوسم ز عشق بازیست از جهان ملک خاتون غزل 251

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

در سر هوسم ز عشق بازیست

1 در سر هوسم ز عشق بازیست عشقش که نه از سر مجازیست

2 عشقیست حقیقت ار بدانی در بوته ی عشق جان گدازیست

3 سر باختن است در ره عشق تحقیق بدان نه کار بازیست

4 گر سر برود ز دست جانا با عشق رخ تو سرفرازیست

5 من سر به فلک فرو نیارم ما را به غم تو بی نیازیست

6 عمرست مرا دو زلف جانان عمر که بگو بدین درازیست

7 گفتا که جهان به غم چه سازی تدبیر چه روزگارسازیست

عکس نوشته
کامنت
comment