جامی

جامی

جامی
جامی

آن را که بر سر افسر اقبال از جامی دیوان اشعار 5

دیوان اشعار 5 ام از 3391 فاتحة الشباب - قصاید

آن را که بر سر افسر اقبال سرمد است

1 آن را که بر سر افسر اقبال سرمد است سر در ره محمد و آل محمد است

2 فرزند کاف و نون اند افراد کاینات احمد میان ایشان فرزند امجد است

3 مدی که هست بر سر آدم علامتی زان میم و دال دان که قدمگاه احمد است

4 آن مد ز چتر دولت سرمد نشانه ای ست آدم سرآمد همه عالم ازان مد است

5 هر کس نه مرتدی به ردای ولای اوست در راه دین مرید مخوانش که مرتد است

6 سر در گلیم فاقه و تن بر حصیر فقر شاه هزار صاحب دیهیم و مسند است

7 خاک رهش جلاده چشم خرد بود آن را به نقد جان به خرد هر که به خرد است

8 سروی ست قد او چمن آرای فاستقم طوبی به باغ سدره هوادار آن قد است

9 بس تلخکام کفر که بر خوان دعوتش شیرین دهان ز چاشنی شهد اشهد است

10 بس سالخورد دهر کز آغاز بعثتش رفته چو کودکان به سر لوح ابجد است

11 بد را شفیع و پایه نیکان ازو رفیع محتاج لطف اوست اگر نیک اگر بد است

12 حال سپاه اهل ضلالت بد است ازو تا بر سپاه اهل هدایت سپهبد است

13 مشکات انور است دل او خوش آن حدیث کز راوی صحیح بدو گشته مسند است

14 یابد ز جامه خانه او خلعت قبول هر تن که از لباس رعونت مجرد است

15 جاه و جلال بین که براقش گه عروج از نعل خویش تاج نه فرق فرقد است

16 با او چه دستبرد عدو را که جاودان بازوی مکنتش به یدالله مؤید است

17 پیوسته از تشدد او مدعی دین خم گشته زیر اره چو دال مشدد است

18 جانش مقیم مقعد صدق است ازان چه باک کش تنگنای حجره صدیقه مرقد است

19 انکار و شک ز خاطر ارباب شرک برد حکم نبوتش که به قرآن مؤکد است

20 از فیض روح اوست به تجدید مستفیض هر قابلی که طالب فیض مجدد است

21 ورد جمال از عرق عارضش دمید زان ورد خد شاهد گیتی مورد است

22 آنجا که جاودانه بود جای باش او عقل و خیال را چه مجال شد آمد است

23 دندان سین سنت و شین شریعتش دندانه کلید بهشت مخلد است

24 شد طی بساط کفر و غوایت زمانه را زان دم کزو مهاد هدایت ممهد است

25 خضرای دمنه حرم شرع و دین او افعی نفس کوردلان را زبرجد است

26 یا خاتم النبیین یا سیدالرسل نعت تو فتحنامه ملک مؤبد است

27 جامی که هست خاطر او بحر و نعت تو زان بحر بر لب آمده در منضد است

28 عمری ست رو به کعبه فقر است و نیستی راهش نما که گم شده در هستی خود است

29 بگشای قفل بند طبیعت ز باطنش چون ظاهرش به قید شریعت مقید است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن را که بر سر افسر اقبال سرمد است

شاعر شعر آن را که بر سر افسر اقبال سرمد است چه کسی است ؟

شاعر شعر آن را که بر سر افسر اقبال سرمد است جامی می باشد.

شعر آن را که بر سر افسر اقبال سرمد است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر آن را که بر سر افسر اقبال سرمد است چیست ؟

قالب شعر آن را که بر سر افسر اقبال سرمد است دیوان اشعار است

مضمون اصلی شعر آن را که بر سر افسر اقبال سرمد است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر