- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خصمی به میان من و غیر از سخن توست بادام دو مغزی، دو زبان در دهن توست
2 چشمی به ره نکهت خود داشته دایم پیراهن یوسف که کنون پیرهن توست
3 افسانه ی یوسف که گرفته ست جهان را دانم سخن است آن همه، اما سخن توست
4 ایمن مشو از خضر که از سادگی او را رهبر تو گمان می بری و راهزن توست
5 این گرد و غباری که برد باد به هر سوی ای دل بگشا دیده که خاک وطن توست
6 فریاد سلیم از جگرم دود برآورد رحم است بر آن مرغ که دور از چمن توست