1 از عشق کز اوست بر لبم مهر سکوت هر دم رسدم بر دل و جان قوت و قوت
2 من بندهٔ عشق و مذهب و ملت من عشق است و علی ذالک احیی و اموت
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 کوی جانان از رقیبان پاک بودی کاشکی این گلستان بیخس و خاشاک بودی کاشکی
2 یار من پاک و به رویش غیر چون دارد نظر دیده او چون دل من پاک بودی کاشکی
1 شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم خانه به خانه در به در جستمت و نیافتم
2 آه که تار و پود آن رفت به باد عاشقی جامه تقویی که من در همه عمر بافتم
1 من پس از عزت و حرمت شدم ار خار کسی کار دل بود که با دل نفتد کار کسی
2 دین و دنیا و دل و جان همه دادم چه کنم وای بر حال کسی کوست گرفتار کسی
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به