شب هجر است و دستم دشمن از جویای تبریزی غزل 144

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

شب هجر است و دستم دشمن پیراهن است امشب

1 شب هجر است و دستم دشمن پیراهن است امشب چو گل چاک گریبان بی‌تو وقف دامن است امشب

2 نباشد در فن نیرنگ سازی چون تو استادی که چشمت جانب غیر و نگاهت با من است امشب

3 چراغم روشن است از پهلوی خورشید رخساری چو ما هم زینت عالم ز گرد دامن است امشب

4 گل کیفیت از هم بزمی خونابه نوشی چین!‏ که چون مینای می پرخون دل تا گردن است امشب

5 جگر کاو که شد مژگان خونریزش، که از غیرت به تن هر مو مرا چون خار در پیراهن است امشب

6 تجلی کرد در دل یاد رخساری مرا جویا از آن رو سرو آهم رشک نخل ایمن است امشب

عکس نوشته
کامنت
comment