-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 حرام بر من و بر هر که بی تو می خورده ست بر آن که خورد حلالش حرام کی کرده ست
2 به حکمِ عقل حرام است نان و آب برو که ناحق از خود هر دم دلی بیازرده ست
3 به غیرِ خمر و زنا و ربا و غیبت و قتل حلال داند وین رخصتش که آورده ست
4 هنوز لحمِ خنازیر خوردن اولاتر بر آن که تن به طعام یتیم پرورده ست
5 به خمر خانه رو و خمر خواه و حالی خور که فرشِ عیش و بساطِ نشاط گسترده ست
6 به رغمِ عادتِ بدگوی نیک بخت به طبع ز بامداد گرفته ست جامِ می بردست
7 خوشی درآ به خراباتِ عشق و فارغ شو ز هرچه بر زبر و زیرِ این سرا پرده ست
8 کسی که بوی نبرده ست از شمامۀ عشق گرش چو عود بسوزی هنوز افسرده ست
9 لطیفه هایِ نزاری حقایقِ محض است تو عفو کن به بزرگی که در سخن خرده ست