سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی
سلیم تهرانی

خوش آن که بینم روی او، وز از سلیم تهرانی غزل 781

غزل 781 ام از 1122 غزلیات

خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب از خود روم

1 خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب از خود روم بر پای آن سرو روان افتم چو آب از خود روم

2 با او شبی می خورده‌ام، نبود عجب کز یاد آن چشمم چو بر ساغر فتد، همچون حباب از خود روم

3 در خواب او را دیده‌ام، صدبار در هر ساعتی از شوق بستر افکنم افتم چو خواب از خود روم

4 تا کی درین نخجیرگاه از شوق صید آرزو هرگاه تیری افکنم همچون شهاب از خود روم

5 در آتش عشق بتان، دل را به حسرت سوختم اکنون ز هرجا بشنوم بوی کباب از خود روم

6 از شوق مشکین کاکلی در باغ و بستان چون سلیم بینم چو شاخ سنبلی در پیچ و تاب، از خود روم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب از خود روم

شاعر شعر خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب از خود روم چه کسی است ؟

شاعر شعر خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب از خود روم سلیم تهرانی می باشد.

شعر خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب از خود روم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب از خود روم چیست ؟

قالب شعر خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب از خود روم غزل است

مضمون اصلی شعر خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب از خود روم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر