گفتن از بهر کار در کار از همام تبریزی مثنوی 13

همام تبریزی

آثار همام تبریزی

همام تبریزی

گفتن از بهر کار در کار است

1 گفتن از بهر کار در کار است ورنه اینجا چه جای گفتار است

2 مهر مجنون و گرمی فرهاد تا قیامت کنند مردم یاد

3 ذکر لیلی و قصه شیرین بهر آن است چون شکر شیرین

4 که به شهوت نظر نیالودند نیک نفسان پاک رو بودند

5 غرض از مهرشان نبد خامی بهره هر دو شد نکونامی

6 مهر محمود با جمال ایاز گشت مشهور روزگار دراز

7 دید بسیار دیدهٔ ایام میل شاهان به رنگ و بوی غلام

8 حال ایشان کسی نیارد یارد باد میدان هوای تن را باد

9 فوق محمود بود روحانی ماند باقی چو جسم شد فانی

10 نیک نامی و ذکر باقی خواه کافرین باد بر دل آگاه

11 بشنو از پیر کار دیده سخن دل در گل فتاده را برکن

12 مدد از صحبت لطیفی جوی کآب حیوان رود و راه در جوی

13 نرم خویی و گرم گفتاری دانش بی غبار پنداری

14 قدمش بند بسته بگشاده کرمش آرزوی جان داده

15 همچو خورشید ذات او روشن نه چو ابر سیاه تر دامن

16 جانش ایمان و علم پرورده عشقش از جان و تن برآورده

17 این هنرها اگر نیاید جمع مکن از جست و جوی دل را منع

18 پیش هر کس که این هنریابی نیستی کن مگر که دریابی

عکس نوشته
کامنت
comment