فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

خوش آن که نگاهش به سراپای از فروغی بسطامی غزل 200

غزل 200 ام از 549 غزلیات

خوش آن که نگاهش به سراپای تو باشد

1 خوش آن که نگاهش به سراپای تو باشد آیینه صفت محو تماشای تو باشد

2 صاحب نظر آن است که در صورت معنی چشم از همه بربندد و بینای تو باشد

3 آن سحر که چشم همه را بسته به یک بار سحری است که در نرگس شهلای تو باشد

4 آن نافه که بویش همه را خون به جگر کرد در چین سر زلف چلیپای تو باشد

5 چون طرهٔ بی‌تاب تو آرام نگیرد هر دل که سراسیمهٔ سیمای تو باشد

6 در مستی آن باده خماری ندهد دست کز چشمهٔ لعل طرب افزای تو باشد

7 صد صوفی صافی به یکی جرعه کند مست هر باده که در جام ز مینای تو باشد

8 خاک قدمش تاج سر تاجوران است مردی که سرش خاک کف پای تو باشد

9 تو خود چه متاعی که به بازار محبت هر لحظه سری در سر سودای تو باشد

10 من روی ندیدم به همه کشور خوبی کاو خوب‌تر از طلعت زیبای تو باشد

11 من بر سر آنم که گرفتار نباشم الا به بلایی که ز بالای تو باشد

12 پیدا بود از حال پریشان فروغی کاشفتهٔ گیسوی سمن‌سای تو باشد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خوش آن که نگاهش به سراپای تو باشد

شاعر شعر خوش آن که نگاهش به سراپای تو باشد چه کسی است ؟

شاعر شعر خوش آن که نگاهش به سراپای تو باشد فروغی بسطامی می باشد.

شعر خوش آن که نگاهش به سراپای تو باشد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر خوش آن که نگاهش به سراپای تو باشد چیست ؟

قالب شعر خوش آن که نگاهش به سراپای تو باشد غزل است

مضمون اصلی شعر خوش آن که نگاهش به سراپای تو باشد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر