خوش باشد ار آن دلبر از جهان ملک خاتون غزل 527

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

خوش باشد ار آن دلبر جانانهٔ ما باشد

1 خوش باشد ار آن دلبر جانانهٔ ما باشد در بحر غم عشقش دردانهٔ ما باشد

2 بر رغم بداندیشان آخر چه شود کز لطف آن جان جهان یک شب در خانهٔ ما باشد

3 شادی نبود ما را جز با شب وصل تو گویی که غم عشقش هم‌خانهٔ ما باشد

4 بیگانه شدم از خویش تا با تو شدم پیوند زآن رو که به جز عشقت بیگانهٔ ما باشد

5 شاید که ز جور تو ای نور دو چشم ما اندر سر هر کویی افسانهٔ ما باشد

6 ای باد صبا مویی بگشای بیاور تا تاری ز سر زلفش در شانهٔ ما باشد

7 گر هر دو جهان بخشند ما را به نظر ناید ای دوست سر کویت کاشانهٔ ما باشد

عکس نوشته
کامنت
comment