خوش است عالم از حکیم نزاری قهستانی غزل 1400

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

خوش است عالم آزادگی و خوش خویی

1 خوش است عالم آزادگی و خوش خویی بدین مقام درآ گر بهشت می جویی

2 اگر تو آینه ی روی دوست دریابی به روی آینه بنگر که چون نکورویی

3 کدام جامِ جم آنجا که سینه ی صافی ست درودگر چه توان دید غیر نیکویی

4 چو از روایح انفاس عارفان گویند خطا بود که زند مُشک لاف خوش بویی

5 اگر تو داری باتوست وگر نداشته ای خموش باش که بیهوده باز میگویی

6 به دست تو چه رضا ده به حق که ممکن نیست که صبغت الله از خویشتن فرو شویی

7 ز تابِ آتشِ حرص آبِ روی بیش مریز که تشنه میری اگر میر آب آمویی

8 معیّن است می و شیر انگبین بهشت تو دست بسته و بنشسته بر لب جویی

9 نزاریا به طلب نقد هر دو کون از خویش به هرزه در طلب از شش جهت چه می پویی

عکس نوشته
کامنت
comment