- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا نفس هست به روی تو برآید نفسم ور کنم بی تو نظر سوی کسی هیچ کسم
2 در تمنای تو شد عمر و نمیدانم من کاخرالامر به مقصود رسم یا نرسم
3 مشکن بال نشاطم تو به پیمانشکنی گر نیم باز هوای تو نه آخر مگسم
4 کردم اندیشه ز عشقت نبرم جان به کنار این چه سیلیست که بگرفت چنین پیش و پسم
5 تا نظر بر گل رخسار تو افتاد مرا صورت خوب نماید همه چون خار و خسم
6 عاشق روی توام جمله جهان میگویند نسبتم چون به تو کردند همین مایه بسم
7 شد جوانی و نشد کم هوس عشق همام ای عزیزان چه کنم پیر نگردد هوسم