1 از گریه ی ماست هرکجا طوفانی ست وز ناله ی ماست هرکجا افغانی ست
2 بلبل که به علم ناله افلاطون است در مکتب ما، طفل «گلستان» خوانی ست
1 تا به کی آن آهوی وحشی نگردد رام ما ز انتظار او غبار آورد چشم دام ما
2 عمر رفت و روزگار هجر او آخر نشد انتظار صبح محشر می کشد این شام ما
1 یوسف هندی نژاد من مرا از بر گریخت دل کجا ماند به جای خویش چون دلبر گریخت
2 بود هندستانی و از روی خود مهتاب دید زان به شبگیر بلند آن شوخ مه پیکر گریخت
1 شوق دام زلف او دلگیر باغم کرده است بی رخ او، صحبت گل بی دماغم کرده است
2 بلبل و پروانه می جوشد به هم در محفلم عشق گویی روغن گل در چراغم کرده است