1 آن خواجه کز آستین رغبت دست کرم بزرگوارش
2 برداشت زخاک عالمی را در خاک نهاد روزگارش
3 ننشست نظیر او ولیکن بنشاند عزای پایدارش
4 صدگونه چو من یتیم احسان برخاک دریغ یادگارش
1 هرچند به جای تو وفا دارم هم از تو توقع جفا دارم
2 در سر ز تو همچنان هوس دارم در دل ز تو همچنان هوادارم
1 دل راه صلاح برنمیگیرد کردم همه حیله درنمیگیرد
2 معشوقه دگر گرفت و دیگر شد دل هرچه کند دگر نمیگیرد
1 جمالت عشق میافزاید امروز رخت غارتکنان میآید امروز
2 مه و خورشید در خوبی و کشی غلام روی خوبت شاید امروز