-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عید شد، هر گوشه، خلقی ماه نو دارد هوس گوشه ابرو نمودی، ماه ما اینست و بس
2 هست فردا عید و هر کس ماه نو دارد هوس عید ما روی تو و ماه نو ابروی تو بس
3 میروی خندان و میگویی: مبارک باد عید! همچو عید ما مبارک نیست عید هیچ کس
4 در غمت، گر جان بدشواری دهم، معذور دار زانکه دل تنگست و آسان بر نمی آید نفس
5 یار رفت، ای دل، چه سود از ناله شبگیر تو؟ صاحب محمل فراغت دارد از بانگ جرس
6 ناله میکردم، سگ کویش بفریادم رسید من سگ کویی کز آنجا آید این فریاد رس
7 پیش رخسار تو دل در سینه دارد اضطراب همچو آن مرغی، که باشد موسم گل در قفس
8 گر دل و جان هلالی ز آتش غم سوخت سوخت بر سر کوی تو گو: هرگز مباش این خار و خس