سحرگه که در گوش از ابن یمین فریومدی قطعه‌ 725

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

سحرگه که در گوش گردون فتاد

1 سحرگه که در گوش گردون فتاد خروش خروس و نوای چکاو

2 روان شد چو زر موکب شیخ عهد رهی نا روا ماند مانند چاو

3 گذشتم بناکام از آن بحر جود روان بر دو رخ از دو چشمم دو ناو

4 من از ابر جودش طمع داشتم که چون گل کنم کیسه پر زر ساو

5 ولی در قمار هوا داریش مرا گشت الحق درین دور داو

6 ببختش مسیح و فریدون شدم بخر رفتم و باز گشتم بگاو

عکس نوشته
کامنت
comment