- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روشن است این و راست میگوید آن که «مه روی ماست» میگوید
2 سرو را، یار، «اگر نه عاشق ماست پای در گل چراست؟» میگوید
3 سنبلش گفت «ملک حسن مراست» کج نشسته است و راست میگوید
4 گفتم ای دل ز عشق یکتا شو «سر زلفش دوتاست» میگوید
5 بر در دل، غمش، چو میگویم: کیستی؟، «آشناست» میگوید
6 من « میانت کجاست؟» میگویم او «میانم کجاست» میگوید
7 صورتش را ز هرکه پرسیدم «جام گیتینماست» میگوید
8 هرکه او را به چشم معنی دید «به حقیقت خداست» میگوید
9 چین زلفش به مشک میخوانم «همه فکرت خطاست» میگوید
10 گفتمش: حاجتم برآر از لب «حاش لله رواست» میگوید
11 «همچو چشم خوش نگار از خواب فتنهای برنخاست» میگوید
12 دلبرم، یک نفس وصالش را هردو عالم بهاست» میگوید
13 با من ابرو و خط و زلف و رخش «روز هر وصل و لقاست» میگوید
14 لب جانپرورش نسیمی را «مست آن چشمهاست» میگوید