چند روزی شد، که از من بی‌سبب از آذر بیگدلی غزل 207

آذر بیگدلی

آثار آذر بیگدلی

آذر بیگدلی

چند روزی شد، که از من بی‌سبب رنجیده‌ای

1 چند روزی شد، که از من بی‌سبب رنجیده‌ای بهر قتلم، با رقیبان مصلحت‌ها دیده‌ای

2 خجلتی داری، به سوی من نمی‌بینی؟! مگر اینکه با خود دشمنت فهمیده‌ام، فهمیده‌ای؟!

3 تا نماند از تو امیدی مرا، از غیر هم چند روزی از برای مصلحت رنجیده‌ای

4 از محبت نیست مقصودت، فریب مردم است اینکه احوال مرا، از دیگران پرسیده‌ای

5 غیر آذر، کز سموم دوریت در دوزخ است هر شهیدی را که می‌بینیم، آمرزیده‌ای

عکس نوشته
کامنت
comment