- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چند روزی شد، که از من بیسبب رنجیدهای بهر قتلم، با رقیبان مصلحتها دیدهای
2 خجلتی داری، به سوی من نمیبینی؟! مگر اینکه با خود دشمنت فهمیدهام، فهمیدهای؟!
3 تا نماند از تو امیدی مرا، از غیر هم چند روزی از برای مصلحت رنجیدهای
4 از محبت نیست مقصودت، فریب مردم است اینکه احوال مرا، از دیگران پرسیدهای
5 غیر آذر، کز سموم دوریت در دوزخ است هر شهیدی را که میبینیم، آمرزیدهای