- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گوئیا این نقش بیجان صورت جان من است نقش بیحانش مخوان کان نقش جانان منست
2 میدمد بویی و هر دم بلبل جان در قفس میکند فریاد کاین بوی گلستان منست
3 خود چه نوراست آن که دل خود را بر او پروانهوار میزند کاین عکس از آن شمع شبستان منست
4 میگشاید دل مرا از بند زلف نازنین حلقه زلفش کلید قفل زندان منست
5 گر کند قصد سر من، بر سر من حاکمست ور نماید میل جان، شکرانه بر جان منست
6 صورتی در پیش دارم خوب و میدانم که این صورت جمعیت حال پریشان منست