1 گویی که هوا به زیر گردست امروز با سرما خلق را نبردست امروز
2 دست من و پای من به دردست امروز بفروز آتش که سخت سردست امروز
1 دوش در روی گنبد خضرا مانده بود این دو چشم من عمدا
2 لون انفاس داشت پشت زمین رنگ زنگار داشت روی هوا
1 زلفین سیاه آن بت زیبا گشته است طراز روی چون دیبا
2 آن سرو که نیستش کسی همسر وان ماه که نیستش کسی همتا