- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گویی علامت بشر اندر جهان، غم است آن کس که غم نداشت نه فرزند آدم است
2 شاعر پیمبری است خداوند او شعور کاو از خدای خویش همه روزه ملهم است
3 هستم فدای طرفه خدایی که بر قلوب الهامها فرستد و جبریل او غم است
4 بر گردن حیات بپیچیده عقل و عشق این هر دو مار با همه کس یار و همدم است
5 ماریست عقل، یکدم و چندین هزار سر یعنی که عقل با غم بسیار توام است
6 ماریست عشق، یکسر و چندین هزار دم یعنی غمی که بر همه غمها مقدم است
7 هر زندهای که نیست گرفتار این دوبند او آدمی نه، بل حیوان مسلم است
8 نزدیک من حیات به جز رنج و درد نیست رنج است و غصه زندگی ار بیش و ار کم است
9 دیدم به عمق جنگل هندوستان، بهار جوکی گرفته ماتم و بوزینه خرم است