1 عنبرین است به ذکر تو نفسها که زنم به حدیث دگر آلوده مبادا دهنم
2 نام و پیغام تو خوش میگذرد بر گوشم شنوایی چه کنم گر نبود این سخنم
3 با تو پیوند دل و دیده و جان میبینم که نه پرواست به اغیار نه با خویشتنم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 سری دارم ز سودای تو سرمست که با چشم تو آن را نسبتی هست
2 به گوشم میرسد از هر زبانی که دیدم چشم مستش رفتم از دست
1 دمی وصال تو از هر چه در جهان خوشتر شبی خیال تو از ملک جاودان خوشتر
2 اگر به هجر گدازی و گر وصال دهی هر آنچه رای تو فرمان دهد همان خوشتر
1 یاد باد آن راحت جان یاد باد عاشقان را عهد جانان یاد باد
2 چون تماشا را به سروستان رویم قد آن سرو خرامان یاد باد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به