- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 این همه لاله، که سر بر زده از خاک منست پارهای جگر سوخته چاک منست
2 درد عشاق ز درمان کسی به نشود خاصه دردی، که نصیب دل غمناک منست
3 استخوانهای من از خاک درش بردارید باغ فردوس چه جای خس و خاشاک منست؟
4 همه کس را بجمالش نظری هست ولی لایق چهره پاکش نظر پاک منست
5 باغبان، چند کند پیش من آزادی سرو؟ سرو آزاد غلام بت چالاک منست
6 دی شنیدم که: یکی خون مسلمان میریخت اگر اینست، همان کافر بی باک منست
7 دوستان، گر سر درمان هلالی دارید شربت زهر بیارید، که تریاک منست