- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبح محشر که من از خواب گران برخیزم به جمالت که چو نرگس نگران برخیزم
2 در مقامی که شهیدان غمت را طلبند من به خون غرقه کفن رقص کنان برخیزم
3 گرچه چون گل دگران جامه درند از عشقت من چو سوسن به ثنا رطب لسان برخیزم
4 چون شوم خاک به خاکم گذری کن چو صبا تا به بویت ز زمین رقص کنان برخیزم
5 عمر با سوز تو چون شمع به پایان آرم نیستم دود که زود از سر آن برخیزم
6 تو مپندار که از خاک سر کوی تو من به جفای فلک و جور زمان برخیزم
7 سرگرانم ز خمار شب دوشین ساقی قدحی تا من ازین رنج گران برخیزم
8 دو سه روز از سر سجاده بر آنم سلمان که به عزم سفر کوی مغان برخیزم